دخترك شاعر من
ديشب وقتي خواستم تو را روي تخت بخوابانم،چشم گشودي و گفتي تو هم پيشم بخواب.كنارت آرام دراز كشيدم.طاقباز و خسته.گفتي مامان اين طرفي شو تا توي چشمات نگاه كنم.برگشتم و چشمهات را بوسيدم.عمر هزارباره ي من،مانلي!
نویسنده :
مامان اشي
13:01